عصر چهارشنبه 21تیرماه، مردی سراسیمه نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و خبر از سرقت گوشی میلیونیاش توسط دو زورگیر داد. وی در توضیح ماجرا گفت: ساعتی پیش درحالیکه سوار موتورم در خیابان پیروزی بودم دو سرنشین خودروی پژویی به سمت من آمدند و با تهدید قمه، گوشی میلیونی مرا که به تازگی خریده بودم به زور از من گرفتند.
در آن لحظه فقط چهره مردی را دیدم که گوشی را از من قاپید و چهره همدستش را نتوانستم ببینم. آنها بعد از سرقت تهدید کردند که اگر تعقیبشان کنم مرا با قمه میکشند. من هم از ترس جانم همان جا ایستادم و تنها فکری که به ذهنم رسید یادداشت کردن شماره پلاک خودروی متهمان بود. بعد از آن برای طرح شکایت نزد پلیس آمدم. بعد از اعلام این شکایت، تیمی از مأموران با دستور قاضی نصرتی، بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند.
تنها سرنخ برای دستگیری زورگیران فراری شماره پلاک خودروی آنها بود که پس از استعلام، صاحب این خودرو شناسایی شد. وی پس از دستگیری در بازجوییها به زورگیری اعتراف کرد و گفت که نقشه سرقت را دوستش فرید کشیده است. وی گفت: فرید هنگام زورگیری داخل ماشین بود و به من گفت که با جوان موتورسوار اختلاف پیدا کرده و برای گرفتن طلبش قصد انتقامجویی دارد. به همینخاطر خواست با تهدید قمه، گوشی شاکی را سرقت کنم و من هم این کار را انجام دادم.
راز سرقت 40قناری
بعد از اظهارات متهم، قاضی نصرتی دستور بازداشت همدست وی را صادر کرد. این جوان 26ساله نیز دستگیر شد و وقتی برای بازجویی به دادسرای جنایی منتقل شد، ادعای عجیبی را مطرح کرد.وی گفت: حدود یکسال پیش از طریق یکی از دوستانم با مهدی (شاکی پرونده) آشنا شدم.
او گاهی به خانهام رفتوآمد داشت و میدانست که من در خانهام از 40قناری گرانقیمت نگهداری میکنم. این قناریها خیلی برایم ارزش داشتند. هر وقت مهدی به خانهام میآمد یک ماکت گوشی گرانقیمت در دستش بود و میگفت آرزویش خرید این گوشی است اما پول کافی برای خرید ندارد.
وی ادامه داد: چند روز پیش وقتی از سر کار به خانهام رفتم، متوجه شدم که قناری هایم دزدیده شدهاند. فرد ناشناسی وقتی کسی در خانه نبود، وارد آنجا شده و همه پرندهها را برده بود. خیلی بههم ریختم چون به قناریهایم علاقه زیادی داشتم. بعد از سرقت آنها دچار افسردگی شدم.
ابتدا فکر کردم که یکی از دوستانم قصد اذیتکردن مرا داشته و قناریهایم را با خود برده است اما اینطور نبود. تا اینکه یکی از دوستانم گفت که سارق کسی جز مهدی نیست چرا که او بعد از سرقت قناری هایم، همان گوشی میلیونی که مدتها آرزویش را داشت خریده بود.
وقتی مهدی را با آن گوشی دیدم، مطمئن شدم که دزد قناریها خودش است. او میگفت که از یکی از دوستانش پول قرض گرفته و این گوشی را خریده است اما من مطمئن بودم که او سارق قناریهایم است.
برای همین تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. از یکی از دوستانم خواستم تا برای انتقامجویی همراهم بیاید. روز حادثه سوار بر ماشین دوستم شدیم و ساعتها در حوالی خانه مهدی کمین کردیم تا اینکه از خانه بیرون آمد. او سوار موتورش بود و دوستم با قمه او را تهدید کرد و گوشیاش را دزدید. ما قصدمان از این سرقت فقط انتقامجویی بود.بعد از اعترافات این جوان 26ساله و همدستش، بازپرس نصرتی برای آنها قرار قانونی صادر کرد و به مأموران دستور داد درخصوص ادعای سرقت قناریها تحقیق کنند.